1- مجتمع آموزش عالی لارستان ، somayeg@yahoo.com 2- دانشگاه آزاد بندر لنگه
چکیده: (2822 مشاهده)
هدف : هدف تحقیق حاضر شناسایی نحوه پاسخگویی والدین به سوالات دینی کودکان است. روش : برای رسیدن به این هدف از روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه والدین دارای فرزند مقطع ابتدایی شهر بندرلنگه بود. تعداد نمونه 35 نفر از این جامعه بود که با روش هدفمند با توجه به حد اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها نیز مصاحبههای نیمه سازمانیافته و عمیق بود. مصاحبهها ثبت شده، سپس به صورت کتبی پیاده گشته و به روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیه و تحیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج گویای آن است که 3 مضمون اصلی همراه با مضامین فرعی وجود دارد. سؤالات کودکان حول مسائلی چون سؤال در مورد خداوند، مرگ، جهان آخرت، پیامبر، دین اسلام، خلقت جهان، اعمال عبادی و بلایای طبیعی است. بسیاری از والدین روشهای نادرستی چون پاسخهای نامناسب با رشد شناختی، رشد زبان و درک مفاهیم به کارمیبرند. علاوه بر سطح نامناسب رشد شناختی، سرکوب سؤالات، پاسخهای کلیشهای، پاسخ ندادن، موکول کردن پاسخها به بعد نیز مورد استفاده والدین قرار میگیرد. تعدادی نیز روشهای صحیح پاسخگویی به سؤالات دینی از قبیل استفاده از تمثیل، پاسخ دادن، استفاده از دانش ملموس کودک برای پاسخدهی، استفاده از بازی، ارائه پاسخهای صحیح منطبق با متون دینی، دنبال کردن پاسخهای بهتر به کار میبرند. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش مبنی بر فقدان آگاهی لازم در خصوص رشد شناختی و روشهای آموزشی، در خصوص آگاهی بخشی به والدین در مورد چگونگی پاسخ به سؤالات کودکان متناسب با اصولی چون داریستسازی شناختی باید توسط نهادهای ذیربط برنامهریزی صورت گیرد.
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله: تخصصي- كيفي دریافت: 1399/12/23 | ویرایش نهایی: 1400/4/5 | پذیرش: 1400/3/10 | انتشار الکترونیک پیش از انتشار نهایی: 1400/3/29 | انتشار: 1400/3/10 | انتشار الکترونیک: 1400/3/10
Gholami S, Hosseini M. (2021). Representing the Lived Parents’ Experience of How to Answer the Religious Questions of Their Primary School Children. qaiie. 6(1), 99-122. doi:10.52547/qaiie.6.1.99 URL: http://qaiie.ir/article-1-725-fa.html
غلامی سمیه، حسینی محمد. بازنمایی تجربه زیسته والدین از چگونگی پاسخدهی به سؤالات دینی فرزندان مقطع ابتدایی مسائل كاربردي تعليم و تربيت اسلامي 1400; 6 (1) :122-99 10.52547/qaiie.6.1.99